جمال و جلال پنهان
زیبایی معنوی، در صورتی است که درک زیبایی، از راه نفس قدسی انسان باشد که در عمق و شعور باطن او قرار دارد
١. زیبایی نفسی مادی (ذاتی و تکوینی)، مانند همه آفریدهها و پدیدهها، اعم از مجرد و مادی، که جمیل و زیبا خلق شده اند: الذی أحسن کل شیء خلقه.
۲. زیبایی نفسی معنوی، مانند زیبایی موجود در سرشت و فطرت همه انسانها: فطرة الله التی فطر الناس علیها لا تبدیل لخلق الله؛ «فطرتی که خداوند بر آن خلق را بیافریند که هیچ تغییری در خلقت خدا نیست»
٣. زیبایی نسبی مادی مانند:
الف- إنا جعلنا ما على الأرض زینة لها.. «ما آنچه را از مناظر طبیعی در روی زمین قرار دارد، به عنوان زینت زمین قرار دادیم.»؛
ب- ولکم فیها جمال حین تریحون وحین تسرحون؛ «برای شما زیبایی است در کیفیت بازگشت شبانگاهی گوسفندان از چراگاه و نیز در نحوه رها کردن آنها در بامداد به سوی چراگاه»؛
ج- إنا زینا السماء الدنیا بزینة الکواکب؛ «ما فضای بالا را با ستارههای روشن زینت دادیم»؛
د- محسن الصورة الجمال الظاهر؛ «نیکویی صورت، زیبایی ظاهر است»؛
۴. زیبایی نسبی معنوی، مانند:
الف- حبب إلیکم الإیمان وزینه فی قلوبکم ؛ «خداوند ایمان را برای شما دوست داشتنی گردانید و آن را در دلهایتان زینت داد و کفر و فسق و نافرمانی را در نظرتان ناخوشایند ساخت». به عبارتی، امر معنوی ایمان، مایۂ جمال و زیبایی امر مجرد جان و روح انسانی قرار داده شده است.
ب- حسن النیة جمال السرائر؛ «نیت نیکو، زیبایی درونی است»؛
ج- عقول النساء فی جمالهن و جمال الرجال فی عقولهم (حدیث علوی). این حدیث گرچه در ظاهر به زیبایی نفسی مادی دلالت دارد، با تحلیل دستوری، و نه وصفی، می تواند تبیینی برای زیبایی نسبی معنوی باشد. این مفسر قرآن کریم، بر اساس آنچه گذشت، می گوید: زن موظف است یا می تواند عقل و اندیشه انسانی خویش را در ظرافت عاطفه، و زیبایی گفتار و رفتار و کیفیت محاوره و مناظره، و نحوه برخورد و حکایت و نظایر آن ارائه دهد؛ چنان که مرد موظف است و می تواند هنر خود را در اندیشه انسانی و تفکر عقلانی خویش متجلی سازد.
وی، در ادامه با توجه به معنای دستوری حدیث (نه معنای وصفی) می افزاید: جلال زن در جمال او نهفته است، و جمال مرد در جلال او تجلی می یابد و این توزیع کار، نه نکوهشی برای زن است و نه ستایشی برای مرد؛ بلکه رهنمود و دستور عملی برای هریک از آنهاست، تا هرکس به کار خاص خویش مأمور باشد و در صورت امتثال دستور مخصوص خود، درخور ستایش گردد و در صورت تمرد از آن، مستحق نکوهش شود. برخی نویسندگان که در زمینه گونه های زیبایی قلم زده اند، می نویسند :
1. زیبایی ظاهری، به جمال طبیعت یا صورت باز می گردد؛ مانند زیبایی آسمان، دریا، گل، پرندگان، طاووس و صورت انسان، و نمای بیرونی آثار هنری چون خط، نقاشی و مجسمه سازی؛
۲. زیبایی خیالی، زیبایی ای است که به ذوق و علاقه انسان مربوط است؛ یعنی زیباییهایی که در قوه خیال آدمی (قوه مخیله) درک میشود؛ مانند زیبایی شعر و موسیقی؛
٣. زیبایی معنوی، در صورتی است که درک زیبایی، از راه نفس قدسی انسان باشد که در عمق و شعور باطن او قرار دارد. به عبارتی، انسان در درک زیبایی، از الفاظ و اشکال و زیباییهای ظاهری و خیالی عبور کند و به زیبایی در معانی یا زیبایی در مرتبہ جمال روح و درک عالم وجود برسد؛ مانند ادبیات عرفانی و اخلاقی و زیباییهای نهج البلاغه، اشعار حافظ، مولانا، سعدی، و مانند آن، که به دلیل مفاهیم عرفانی، انسانی و معنوی خود، ماندگار شده اند؛
۴. زیبایی معقول (مطلق): درک دقیق این زیبایی و رسیدن به ظرایف آن، جز از راه معرفت به حکمت متعالیه و عرفان میسر نیست. در دعای سحر آمده است: اللهم إی أسئلک من جمالک بأجمله و گل جمالک جمیل. اللهم إنی أسئلک بجمالک کله؛ پروردگارا، از تو می خواهم از زیبایی ات به حق زیباترینش، و همه زیبایی تو زیباست. پروردگارا، همه زیبایی ات را یکجا درخواست می کنم».
فلیسین شاله، پس از اینکه زیبایی را با هماهنگی و بیان حال مرتبط می داند، گونه های زیبایی را نیز در قالب تعریف خود از زیبایی و تطبیق و تبیین آن با امور گوناگون مطرح می کند:
یک قیافه و صورت زیبا آن است که خطوط متناسب داشته، و سجایای انسانی، مانند تفکر، انرژی، لطف، جوانمردی و صداقت را نشان بدهد و هر قدر بیشتر صفات قلبی و فکری را نمایان سازد، بیشتر زیباست... همچنین زیبایی معنوی و فکری و زیبایی اخلاقی موجود است که در آنها حواس، دخالت عمده ای ندارند، ولی در آنها نیز نوع دیگری از تناسب (هارمونی) و بیان حال موجود است. زیبایی فکری که مورد توجه و علاقه دانشمند می شود، به قول پوانکاره عبارت از هارمونی جهان است و هر حقیقت علمی، زیبایی نظم و هارمونی مزبور را نشان میدهد.
زیبایی یک عمل جوانمردانه یا یک اندیشه اخلاقی هم، نظم هارمونی و توافقی را که باید در زندگی فردی و اجتماعی و در روابط انسانیت یا حیات جهانی حکمفرما باشد، بیان می نماید. گاهی فردی از افراد اجتماع، با غرور و شهامت به حکم وجدان خویش در برابر قوای فساد جامعه سر بلند می کند و مقاومت می ورزد. چقدر زیباست اقدام و عمل این چنین شخصی که به امر وجدان، پشت پا به منافع شخصی خود زده، و اصل و ایدئال و نظمی را که هر انسان واقعی باید در حیات خود در نظر بگیرد، تعقیب می نماید.
منبع: اسلام و زیباییهای زندگی: رویکردی تحلیلی و تربیتی به سبک زندگی ، دکتر داود رجبینیا، صص81-77، انتشارات مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی رحمة الله علیه، قم، چاپ اول، 1391
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}